امیرمهدیامیرمهدی، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره
امیدامید، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

قند عسلای مامان و بابا

نوروز 94 همراه با وروجکای مامان

1394/1/14 8:46
نویسنده : مامان و بابا
875 بازدید
اشتراک گذاری

سال نو مبارک

 

ببخشید دیگه دلش میخواد زودی بغلش کنم تحمل عکس انداختن ندارهخندونک

از داداشی یاد بگیربوس

اینا رو واسه کوچولوهای فامیل درست کردم که از طرف امیرمهدی و امید بدم بهشون به مناسبت سال گوسفندزیبا

امید بغل دایی جانش خونه عمه عذرا خانم مامانی

اینجا هم خونه عمو آقا رضا

زینب ( دخترعمو جواد آقا ) و آقا امید

این چه مدل خوابیدنه آخهسکوت

تا دیدی میخوام عکس بگیرم پریدی و خودت زدی به خوابسکوت( امیرمهدی)

تاب سواری امید خان خونه خاله زهره ( مامان حلما خانوم)

اینم داداشی 

توپ بازی امید خان خونه عمه نرگس

اون توپ سبزه رو هم آخر سر انگاری گذاشته بود دهنش یهو دیدم گریه میکنه تا نگاش کردم دیدم توپه گیر کرده تو دهنش درنمیاد ،خدا رحم کرد، به زور انگشتمو انداختم پشت توپ و درآوردمش بچم انقد گریه کرد ، دهنش درد گرفته بود خطا

امان از دست بچه ها

یه سری عکس از سال قبل مونده بود گذاشتمش تو ادامه مطلب دیدنش خالی از لطف نیستمحبت

ببین کاموامو به چه روز انداختی 

داداشی هم که از دستت به عذابه

حمله به طرف جامدادی داداشی

اینجا هم با داداشی بازی میکردم که نتونستی تحمل کنی 

و

.

.

یه بار که بابا و داداشی رفتن تو حیاط و تو هم دوست داشتی بری(هوا هم سرد)

دوباره امید و جامدادی داداشی

بوس

یعنی داره چیکار میکنه؟متفکر

خندونکخندونکخندونک

یه روز که خاله حلما رو آورد تا بره سر کار ( پرستارش کار داشت)

امید و حلما بعد کلی شیطونیهیپنوتیزم

یه روز تا دیدی بابایی خوابیده همینطور از سر و کولش بالا میرفتی منم تا میگرفتمت و میذاشتمت اونطرف سر یه دقیقه بازم برمیگشتی سکوت

گوش بابایی رو میکشیدیمتفکر

منم واسه اینکه دیگه نری مزاحم استراحت بابا بشی دفتر نازنین بافتنیمو که خیلی دوست داری دادم دستتگریه

اینم که فک کنم نیاز به توضیح نداره

ایضا این ( پرده راهرو که در زمستون کلی به جلوگیری از هدر رفتن گرما کمک میکنه)

این عکس تو کامپیوتر عمع طیبه بوده که علی (پسر عمه طیبه ) واسم فرستاد 

امیرمهدی همیشه کمربندشو میبست حتی با لباس تو خونه ایسکوتقه قهه

( چقد تپل بوده بچم)غمگینفک کنم اینجا سه سالشهسوال

امیرمهدی ، زهرا ، زینب ( دختر عموهای امیرمهدی)

چشمه دیمه شهرستان کوهرنگ تابستان 92

امیرمهدی 4 سال و یکی دو ماهش بودهبوس 

 

 

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان راضی
31 فروردین 94 0:43
سال نوتون میارک ماشالاااا به گل پسرا که ناااز خوابیدن