امید
سلام سلام سلام خیلی وقته دستی به سر و روی وبلاگ نکشیدم همه جا رو خاک گرفته امیدخان که واسه خودش مردی شده ( تا ...... شود دل صاحبش آب شود) البته بلا نسبت -دوتا دندون داره سومی هم ابراز وجود کرده ولی هنوز رخ ننمایانده است -سینه خیز میره البته خیلی خیلی کم (زیاد محسوس نیست) -تا حدودی میشینه البته با کمک بالشت و متکا و ... بنابر احتیاط واجب عقلی -روروئک سواری رو دوست داره سوپ هم خیلی دوست داره (حالا چه وجه تشابهی دارن این دوتا ، خودتون بگردین پیدا کنین) -با صدای ب ب ب هم آواز میخونه -دیشب ساعت 3 و نیم نصف شب بیدار شدم دیدم بیداره و با خودش میخونه هر چی هم تل...
امید گلپسر مامان
سلام سلام بعد از یه وقفه طولانی من اومدم خدا رو شکر همگی خوبیم - امید مامان هم جدیدا ( یکی دو هفته ای میشه) غلت میزنه - با دهنش صدا درمیاره و بازی میکنه طوریکه گلاب به روتون روم به دیفال دم دهنش همش تف تفیه - وقتی امیرمهدی از مدرسه میاد و واسم از اتفاقات مدرسه تعریف میکنه امید فقط ذوق میزنه و جیغ جیغ داره آخه بچم فک میکنه امیر مهدی داره با اون صحبت میکنه - یه هفته ای میشه که واسش حریره بادوم درست میکنم - کسی جرات نداره از جلوش رد بشه آخه جیغ جیغ میکنه میخواد بغلش کنیم ، من که جرات ندارم جلوش نماز بخونم بس که جیغ جیغ میکنه متوجه نمیشم نمازمو چجوری خوندم دیگه خیلی خیلی شیرین شده عک...
مرداد 93
عاشق خوابای بعد حموم رفتنتم (خیلی راحت میخوابی) میبینی داداشی چقد دوست داره صبح زود که بیدار میشی بعد از صبحونه خوردنت میخوابونمت کنار بابایی و میرم به کارام میرسم تو هم اینقد با خودت و دستات بازی میکنی و سر صدا داری تا خسته میشی بعد چند دقیقه با همچین صحنه ای مواجه میشم . . . قربون اون مغز پسته برم من موقعی که دیگه هیچ رقمه ساکت نمیشی و خوابت میاد میذارمت تو کالسکه و داداشی تو خونه میچرخونتت خب معلومه خسته میشی و زودی خوابت میبره اینم یه نمونه خوابیدنت بعدِ یه کالسکه سواری تو خونه ببین بابایی چطور میبند...
روزی برای مرد شدن
ساعت 9 شب روز یکشنبه 19 مرداد 93 امید کوچولوی ما تو مطب دکتر پایدار ختنه شد . مامانی گلم دکتر گفته بود ساعت 7 و نیم قطره استامینوفن رو بدیم بخوری ساعت 8 هم عمل میشی ولی دستیارش دیر اومد واسه همین از اول تا آخر عمل تمام یه بند گریه کردی منم پشت در اتاق عمل یه 2 ساعتی خوب گریه کردی بعد خوابیدی تو خواب شیر خوردی و دوباره تا صبح خوابیدی این عکس واسه 24 ساعت بعد عمله (استامینوفن خوردی خوابت میاد) صبح دومین روز یعنی 3 شنبه پانسمان رو به کمک آب گرم جدا کردیم که یه کم اذیت شدی ولی نه زیاد دیگه مرتب چرب میکردیم از روز 4 شنبه هم طبق معمول قبل از عمل پوشک شدی البته تند تند عوض میکردم که مشکلی پ...
شیرین زبون
سر صبحونه واسه امیر مهدی موز آوردم خورد روش هم یه لیوان شیر خورد میبینم هی داره تکون میخوره می گم چرا اینطوری میکنی می گه میخوام با هم قاطی بشن !!!! ***یکی از شبهای ماه مبارک رمضون ( آخر شب) داشتم سحری درست میکردم خسته و کوفته امیر مهدی هم نشسته بود لب اپن تا دید دارم سیب زمینی سرخ میکنم گفت مامان منم سیب زمینی میخوام...... منم کلافه بهش گفتم چقد میخوای میگه اصلا نمیخوام دلم واسش سوخت میگم چرا میگه چون عصبانی با من حرف میزنی منم خندم گرفت بیشتر واسش کشیدم . بچم ماه رمضونی سر و سامون نداشت همش منتظر بود افطار شه با هم سر سفره بشینیم. ...
تیرماه 93
27 تیر ماه 93 یه روز با امیر مهدی مشغول خوردن صبحانه بودیم ، نون یزدی هم آورده بودم امیرمهدی رو به من میگه : نونا رو تموم نکنی منم میخوام بهش میگم : هنوزم هست،خیلی داریم برگشته میگه : خب تمومی هم داره (منظورش اینه که تموم هم میشه) من : دیشب مسابقه والیبال پخش میشد میگم : داوراشم قد بلندن امیرمهدی میگه : نه میرن رو یه چیزی قدشون بلند میشه صبحی رفتم تو آشپزخونه میبینم داره پارچ آب رو میذاره تو یخچال میگم : تو یخچال چیکار داری مامان؟ میگه : بیا ببین اینا رو آب کردم رفتم دیدم ظرفای مخصوص یخ رو آب کرده گذاشته تو فریزر با مقوای شونه تخم...
امیرمهدی و امید
امید
گلپسر دومم ، امید ، ساعت 7 و نیم صبح روز شنبه 93/3/3 به دنیا اومد . روز 5 اینقد تپل نبود ها ولی نمیدونم چرا تو عکس اینطوری تپل افتاده ( یزد،خونه مریم خانوم ) واسه دکتر رفته بودیم یزد صبح روز 6 وقتی از خواب بیدار شدم دیدم امید این مدلی خوابیده نمیدونم چرا این بچه دوست داره اینطوری بخوابه اینجا هم اولین جلسه فیزیوتراپی هست ( به خاطر کشیدگی تاندون موقع زایمان) اون روز تو فیزیوتراپی فقط گریه کردم ( 8 روزگی) چه ناز خوابیدی ( 16 روزگی) ...