امیرمهدیامیرمهدی، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره
امیدامید، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

قند عسلای مامان و بابا

تابستون 94

1394/5/5 15:52
نویسنده : مامان و بابا
822 بازدید
اشتراک گذاری

حسابی اینجاها رو خاک گرفتهخندونک

 

خبر تازه اینکه 

امید خان دو روز مونده به ماه رمضون در سن یکسال و بیست روزه گی ترک شیر فرمودند و به جرگه مردان پیوستند 

نماز هم میخونه بچم فقط و فقط سجده میره تند ، تند سجده میکنه

ناخن هاشم میگیره ( در ادامه مطلب مستنداتش هست)

یه روز صبح که از خواب بیدار شدم با همچین صحنه ای مواجه شدم

البته ماه رمضون بود و چون روزه میگرفتم خب دیر  هم بیدار میشدمخندونک

بدون شرح

اینا چیه یعنی؟!!!!

بذار ببینم چه مزه ای میده ( نمایی از یک شبیخون)

اِاِاِاِاِ ......... مامان جان اینجا هم نمیتونم راحت میوه بخورم 

عاششششق جاکفشی خونه ست

بچه شلوارتو بکش بالا

تو ماشین منتظر بابایی هستیم تا از بانک بیاد - اردکان

بعد از اینکه از مطب دکتر برگشتیم ( خدا رو شکر دکتر گفت دیگه ضرورتی نداره بری فیزیوتراپی)

امان از دست بچه ها 

وسایل کیف بابایی رو خالی کردی و رفتی توش نشستی تازه سعی میکردی درشم ببندیسکوت

تو خونه عمو بودیم ،دیدم ساکتی دنبالت گشتم و تو اتاق پیدات کردم 

رفته بودی سروقت دوچرخه صدرا ( پسر عموت) و هی رکابشو میچرخوندیبوس

عروسک بیچاره از دست دندونای تو خواب خوش نداره

جاتم که همش رو جعبه کامواهای من بیچاره ستسکوتدلخور

عجب پشت صحنه ای اگه داداشی بفهمه

پسر خوشتیپ منوبوسمحبت

آها اینجاست 

بچم داره ناخنهاشو میگیرهقوی

اومدم ناخن گیر رو بگیرم که عصبانی شد

و امید شاکی از این موضوع

هیسسسس بچه خوابیده 

ای کلک بیداری محبت

دیگه راست راستکی خوابیده

در حال خوردن کشک(عاشق کشکه)

آخیش مردم

چقد عکسا زیاد بودن

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

همراه رایانه
5 مرداد 94 18:25
همراه رایانه مرکز پاسخگویی شبانه روزی سوالات رایانه ای و موبایل تماس از طریق تلفن ثابت :9099070345 ادرس سایت :WWW.poshtyban.IR
دایی جون
5 مرداد 94 18:43
بازم مثل همیشه عکسای بامزه و جالب فقط لطفا وبلاگو سریعتر آپ کنید!
علی
8 مرداد 94 14:35
خیلی جالب بود ولی چرا دیر به دیر آپ میکنید ما زیاد میایم این دور و برا ولی میبینیم هنوز آپ نشده
مامان راضی
26 مرداد 94 17:18
وای وای فدای تو قند عسل
مامان سعیده
3 شهریور 94 11:57
چقدر نازن پسراتون - خدا براتون حفظشون کنه
کوثرخانم
30 آبان 94 14:52
ماشالله خدا حفظشون کنه